یقین دارم تو می آیی-قرار بود که من، با قرار تر باشم

می نویسم برای مردی که چهارگوشه قلبش شکسته است

یقین دارم تو می آیی-قرار بود که من، با قرار تر باشم

می نویسم برای مردی که چهارگوشه قلبش شکسته است

خدااااا جووونم سلام

با توام آشنای قدیمی...باز.. تو که خودم رو بهم شناسوندی ولی من زدم زیر همه چی.صد بار گفتم آقا تو بیا بابای من باش .بیا بزن زیر گوشم وقتی حواسم ازت پرت می شه. وقتی به بن بست می رسم دستمو بگیر و بهم بگو پشتتم.تا نرم پیش کسی به جز تو سر خم کنم.نمیدونم نخواستی منو که اینقدر خرابکاری کردم یا اینکه من کر و کور بودم و نفهمیدم که همش داری دستمو میکشی میگی بیا نرو .بمون همینجا پیش خودم.یکم تحمل کن خودم همه چی رو واست روبراه میکنم.نشنیدم رفتم با اینکه میدونستم دوباره مجبورم میکنن که با گریه و زاری پیش تو بیام ولی بازم رفتم.خدایا  بردار بازم دلمو از رو زمین.پاکش کن بگیر پیش خودت .اونجا که باشه مطمئنم نمیشکونیش.اونجا که باشه مطمئنم واسم ناز نمیکنی که دوسم داشته باشی. که پیامامو جواب بدی.جواب میدی بیشتر از اون چیزی که ازت بخوام واسم پیام میفرستی تا اینباکسم پر بشه از کرم و لطف و مهربونیت.

نمیدونم بار چند صدمه که دارم باز پیشت برمیگردم فقط میدونم این بار از دفعه های قبل خیلی شکسته تر شده دلم خیلی تیکه پارش کردم.وای که چقدر دلم به حال دلم میسوزه.چشامو میبندم ودلم میخواد این بارم پررویی منو بذاری پای نادونیمو کمک کنی برگردم تا دوباره فک کنم به تو وبه آرزوهای قشنگم.خدایا از حالا تا هرموقع که مطمئن بشم دیگه نمیرم ،اینجا باشه قرار من وتو خوب؟ من اینجا مینوسم که چقد میخوامتو چقد دلم شکسته بقیه اش با خودت.باشه؟؟؟ باشه خدا جون؟

مرامتو عشقه خدا جوونم .ببین دیگه تا نرسیدم به آخر بذار پیش خودت بمونم .از این آدمایی که مهربونیشون به نرخ روزه میترسم دیگه.خدا جون تو هیچوقت خطتو خاموش نکن.خوب؟ بذار هی من بهت پیام بدم .تو هم پیاممو قشنگ جواب بده باز مثه همیشه.

خدااااا جووونم سلام

مروری بر دعای ماه رجب


عنوان : مروری بر دعای ماه رجب
سخنران : حجت الاسلام سید محمد انجوی نژاد


بسم الله الرحمن الرحیم

در این ماه «یا من ارجوه لکل خیر» یعنی وقتی به ماه رجب می رسی ، شما از لحظه شروع ماه رجب دیگه توقعت از خداوند تبارک و تعالی فقط و فقط خیر است .

«و امن سخطه عند کل شر» و ایمن هم به شما می ده.

چند نکته در اینجا داریم :
1- چه کسانی در این ماه امیدوار باشند؟
2- «و امن سخطه» یعنی چی ؟ یعنی در این ماه خداوند تبارک و تعالی بساط سخط – بساط عصبانی شدن- رو کلاً تعطیل می کند
چه قدر فرصت عجبیست . بعضی وقتها بعضی فرصتهایی که در ماه رجب هست ، من دقت کردم در خیلی از شب های مهم سال هم نیست.

«یا من یعطی الکثیر بالقلیل»
. خداوند تبارک و تعالی همیشه این طوریه یعنی شما کاه که می برید ، کوه بجاش می ده . این خدا خدایست که وقتی خیلی کم می بری ، خیلی زیاد عکس العمل نشون می ده. تا جایی که بعضی وقت ها احساس می کنیم که با منه !!

«
یا من یعطی من سئله» در این ماه خداوند تبارک و تعالی هر کس که صداش بزنه ، جواب می ده.


«یا من یعطی من لم یسئله
» اگه یه وقتی شما توی ماه رجب بدونی ماه رجبه ، بدونی با ماه های دیگه فرق می کنه ، اما یادت بره دعا کنی ، خداوند تبارک و تعالی یه چیزی توی ماه بهت می ده.

«و من لم یعرفه»
دامنه رو باز می کنه ؛ حتی کسانی که خدا را نمی شناسند ، در ماه رجب یه بهره ای می برند.
پس سه طبقه شد :
1- «من لم یعرفه» کسانی که خدا را نمی شناسند ، اینها طبقه ای هستند که از رحمت عمومی ماه رجب بهره می بردند.
2- «من لم یسئله» کسانی که از طبقه خصوصی ماه رجب هم بهره می بردند . می دونه ماه رجبه ولی حواسش نبوده و صدا نزده
3- «من سئله» خاص الخاص هستند. کسانی هستند که چون خدا رو در ماه رجب صدا می زنند ، این صدا زدنشون باعث میشه خداوند بهشون خاص نگاه کنه . یکی از برترین صداهاش هم در این شعر اومده :


مـــــــــــاه رجـــــــــــب و مـــاه نــــزول بــــــرکـــات است
پیوســـــــته ســـــرود رجبـــــــــــییون صـــلـــــوات است


کلاس دعا کردن تو در ماه رجب نسبت به ماه های دیگه توفیر می کنه.

«اعطنی بمسئلتی ایاک»

حالا که خودت در دیزی رو باز گذاشتی و دستور العمل دادی که : ملائکه ی من در دیزی در ماه رجب بــــــاز ، حیای گربه هم لازم نیست . یعنی رسماً خدا ابلاغ داره درهای دیزی ها در ماه رجب باز ، گربه های بی حیا هم ممنوع الورود نیستند ، تشریف بیارند هر چی دوست دارند بخورند !!
حالا چی می خوای بنده من ؟
 

«جمیع خیر الدنیا و جمیع خیر الاخره»
هر چه خوبی توی دنیاست و هرچی خوبی در آخرته در این ماه من از تو می خوام .

شما برید توی کل دعاهای ماه رمضان حتی دعای شب قدر بگردید ، این جمله رو پیدا نمی کنید.
ماه رمضان خیلی خوبه، اما ماه رجب ماه زرنگ هاست. چون زرنگ ها کمترن ، مشتری ماه رجب هم کمتره
بعد می یاد دو قبضه می کنه دعا رو . یعنی آخــــــر پُـــررو بازی یه بنده است . که خیلی هم عــــالیه.

«وصرف عنی بمسئلتی ایاک جمیع شر الدنیا و شر الاخره» من نبینم مشکلات دنیا و آخرت . « صرف» یعنی روی برگرداندن . من روم برگردونده باشه ، هیچ کدام از مشکلات دنیا و آخرت رو نبینم. چرا؟ «تحننا منه و رحمه» خودت گفتی این ماه ، ماه منت گذاشتن ، نرم گرفتن ، آروم بودن ، چشم پوشی کردن ، گذشتن ، بخشیدن خروار به دینار ، بخشیدن کوه به کاه . به این دلیل این جوری شده.
 

«فانه غیر منقوص ما اعطیت و زدنی من فضلک یا کریم»
برای اینکه از در خانه تو اگر همه چی رو بهم بدی ، سر سوزنی کم نمی شه.
ما بنده ها اگه در خونه کریم ترین کریمان بریم ، اگر فقط یک ریال به ما کمک کنه ؛ یک ریال از اموالش کم می شه . در خونه تو که می یایم ،هیچی کم نمیشه.
برادرا و خواهرا : تو این ماه پُــررو بازی مطلق ، با خیال راحت بیا بشین و بگو :
اومدم غرق در گناهم ، هیچی نیاوردم ، امیدم اینکه اولاً تمام گناهام رو پاک کنی ، ثانیاً همه چی هم بهم بدی .
برید یه دعا پیدا کنید توی ماه رمضان، ماه شعبان ، مفاتیحُ زیر و رو کنید ببینید یه جایی هست این گونه بنده اجازه داشته باشه با خدا صحبت کنه .
لذا خیـــــلی قدر ماه رجب رو بدونید.

التماس دعا

بی روی تو بی بهار ماندیم همه

یک عمر به انتظار ماندیم همه

غمدیده و بیقرار ماندیم همه

بازآ که شکست، دل ز یاد غم تو

بی روی تو بی بهار ماندیم همه . . .


فاطمه جان......

فاطمه جان سلام

فاطمه جان یک دنیا حرف برایت داشتم.من که هنوز حرفهایم تمام نشدو رفتی.

فاطمه جان چگونه دلت آمد مرا در این تنهای تنهایی تنها بگذاری؟

فاطمه جان نگفتی در این خانه نشینی زندانی بدون تو چه کنم؟

فاطمه جان نگفتی وقتی دلم برایت تنگ شد چه کنم؟

فاطمه جان خیلی دلم گرفته...

فاطمه جان بعد تو خون گریه کردم.

فاطمه جان این را میدانی که دیگر سنگ صبورم چاه شد؟

فاطمه جان از همه ی اینها سخت تر جواب بچه ها را دادن است.

فاطمه جان نگفتی چرا مرا این قدر شرمنده کردی؟

فاطمه جان دیدی چگونه با رفتنت فاتح خیبر کمر شکست؟

فاطمه جان دوستت دارم.

فاطمه جان خواهش میکنم آنجا هم دیگر غصه ی مرا نخور.

فاطمه جان به پیامبرم سلام برسان و بگو شرمنده ام.

فاطمه جان خدا حافظ.

قرار بود که من، با قرار تر باشم...

قرار بود که من، با قرار تر باشم
در این هزار زمستان، بهار تر باشم
قرار بود که در غارت شب وحشی
ز انتظار سحر، انتظار تر باشم
قرار بود که در کوچه های بودن تلخ
برای آمدنت استوار تر باشم
قرار بود که تنها تو را بخوانم و بس
در این کویر، تو را دل سپارتر باشم
قرار بود...وفا کردی و نکردم من
چنین مباش که از خار، خوارتر باشم
قسم به آمدن و عدل و صلح و لبخندت
روا مدار کزین وامدارتر باشم


Click the image to open in full size.Click the image to open in full size.